ﺩﺭ ﻗﻠــــــــــــﺐ ﮐﻮﭼﮑـم
فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾــــــــــــﯽ ﻣﯿﮑـنی
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ
ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗــــــــــــــــﯽ ﺩﺍﺭﺩ
بـﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷــــــــــﺘﻦ !
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اس ام اس های جدید جدید دل شکسته ! | 0 | 34 | sina |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اس ام اس های جدید جدید دل شکسته ! | 0 | 34 | sina |
ﺩﺭ ﻗﻠــــــــــــﺐ ﮐﻮﭼﮑـم
فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾــــــــــــﯽ ﻣﯿﮑـنی
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ
ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗــــــــــــــــﯽ ﺩﺍﺭﺩ
بـﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷــــــــــﺘﻦ !
میگویند دنیا زندانی بیش نیست …
کاش حبسِ اَبَد ببُرند برایمان و تــــو هم سلولیِ من باشی!
پاییز یا زمستان چه تفاوتی دارد ؟
حضورت ، صدایت ، نفس هایت و گرمی دستانت بهاری میکند سرزمین مرا …
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﮐﻪ …
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﯽ ..
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﯽ ﺩﻭﺳـــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ..
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻓﺪﺍ ﮐﻨﯽ ..
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻠﻘﺖ ﮐﺴﯽ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﮕﻦ ﻋﺸــــــــــﻖ
ﺣـــــﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ ! ﻣﮕﻪ ﻧﻪ؟
یـــه پایـــیزه دیگم از رفـــاقـــتمون گذشــــت
یــــلدات مبــــارک رفــــیق !
شیرینىِ در کنار هم بودن لبخندهاى امشب،
هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست
همیشه به بلندی شب یلدا می خندیدم
بلند ، طولانی ، ماندگار
فقط برای یک دقیقه…
چقدر خندیدم برای این یک دقیقه…
اما آن روز که بار سفر بسته بودی وگفتم یک دقیقه بیشتر بمان
و تو گفتی وقت تنگ است ، کوله بار باید بست ، باید رفت…
آن روز فهمیدم این یک دقیقه های غریبانه چه غوغایی میکنند .
یک دقیقه با تو بودن ،
چقدر بلند ، طولانی و ماندگار است…
چقدر گریستم برای این یک دقیقه …
در دو حالته که دخترا کاملا بی دفاعن! یکی موقعی که تازه ناخوناشونو لاک
زده باشن یکی هم کفش پاشنه بلند پاشون باشه!!!
رسم رفاقت اینه که با رفیق پیر شی ...
نه این که وسط راه از رفیق سیرشی...
رفتم سر قبر جوانی شنیدم در خاک مینالید ومیگف رفیقان قدر یک دیگر بدانید
روزی پیری گفت اگر میخواهی جوان بمانی درد ودلت را به کسی بگو که دوست داردو دوسش داری
گفتم پس تو چرا پیر شدی؟؟؟گفت دوستش داشتم دوستم نداشت...
گفت بزن بسلامتی پت ومت گفتم چون خنده دار بودن؟؟؟
گفت ن چون تا اخرش باهم بودن...
به سلامتی اون سربازی که رفت سربازی تا مردبشه....
اما وقتی برگشت دید عشقش زن شده...
آهویم رفت...بگذار برود "حسابش میماند باگرگهای بی احساس"
دمش گرم ، باران را میگویم ، به شانه ام زد و گفت : خسته شدی ، امروز تو
استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
تعداد صفحات : 6